به گزارش هفت چشمه به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ با اعلام رسمي استعفاي شهردار تهران در 23 اسفندماه، اصلاح طلبان سعي مي کنند تا اين کناره گيري به موضوعاتي چون بيماري، فسادستيزي و فشارهاي بيروني مرتبط کنند، اما داستان چيز ديگري است که حتي براي شهروندان تهراني نيز ملموس بوده است.

درست يک ماه قبل از استعفاي نجفي، پروپاگانداي اصلاح طلبان از بيانيه حزب اتحاد ملت گرفته تا روزنامه ها و سايت هاي زنجيره اي چنان از مديريت و توانمندي وي تمجيد کردند که کسي گمان نمي کرد سردار ايستاده در ميان ميدان جنگ با ارواح خيالي فساد و تخلف، اينگونه پرچم را بر زمين بياندازد.

نجفي در ويژه نامه شرق که در 160 صفحه و بالغ بر 200 ميليون منتشر شد تيتر"اما من ايستاده ام" را براي ادامه حياتش در بهشت به کار برد اينکه در عرض يک ماه مشخص شود که آن همه تبليغ و تمجيد تاريخ انتقضاي يک ماهه داشته، بسيار جاي تامل دارد و نشان از توخالي بودن ادعاها بود.

حال پس از استعفاي شهردار 7 ماهه اصلاحات، برخي از فعالين و رسانه هاي اصلاح طلب در نقش مدعي و وکيل مدافع شهردار ضعيفي ظاهر شده اند که از ابتدا نيز معلوم بود حرف زيادي در عرصه مديريت شهري براي گفتن ندارد. از عبدالله رمضان زاده گرفته تا غلامعلي رجايي، هريک به نحوي دست به مظلوم نمايي از شهردار زده اند و از فشارها و اختاپوس فسادي گفته اند که نجفي ياراي گلاويز شدن با آن را نداشت.

رجايي در مصاحبه اي عنوان داشته که نجفي "غيراختياري" از بهشت بيرون رانده شد و ربطي به حاشيه هاي جشن برج ميلاد و حضورش در دادسرا نداشته:« استعفاي نجفي اين پيام پنهان منفي را به جامعه داد که چون با اختاپوس فساد در شهرداري در افتاد و مقبول نيفتاد ناچار بهانه بيماري را پيش کشيد.» هرچند رجايي غيرمستقيم برخي از نهادها و مقامات را متهم به تقابل با نجفي در مبارزه وي با فساد مي کند که مصطفي تاجزاده يکي ديگر از فعالين اصلاح طلب، توهمات ذهني خود را به سوي راس حاکميت نشانه مي رود تا استعفاي ذليلانه نجفي که ناشي از ضعف مفرط وي در اداره شهر بود را به جايي مرتبط سازد تا اپوزيسيون خارج نشين براي دم تکان دادن هاي وي جيغ و هورا بکشند. تاجزاده در توئيتي نوشته: « جواب رهبر به اعتراض آقاي کروبي براي محاکمه شهرداران اين بود که کرباسچي بايد بداند از او گردن‌ کلفت‌تر هم وجود دارد. کاش شيخ اصلاحات در حصر نبود و علت اصلي استعفاي نجفي را هم از رهبر مي‌پرسيد تا بفهميم که چرا تهران بايد از داشتن شهردار کاربلد و فسادستيز محروم گردد.» اين اصلاح طلب تندرو براي دفاع از نجفي پاي يکي از فاسدترين شهرداران تاريخ تهران يعني غلامحسين کرباسچي را به ميان مي کشد که مفاسد وي و دو تن از معاونانش، پايش را به دادگاه و زندان کشاند و در تراکم فروشي چنان عنان دريد که حتي عباس آخوندي در آن زمان در نامه اي به وزير کشور خواهان برخورد با وي شده بود.

اينفوگرافي روزنامه سازندگي از عملکرد نجفي در 7 ماه که نشان مي دهد وي هيچ اقدام درخوري غير از سخنراني، توئيت و انتقاد از گذشته نداشته است.

جاي تعجب دارد زمانيکه برخي از رسانه هاي اصلاح طلب از جمله روزنامه سازندگي نيز به ضعف نجفي معترف مي شوند و عمکلرد وي را با علامت هاي تعجب بسياري همراه مي کنند، چرا اصلاح طلبان تندرو سعي دارند پاي ارواح را به بهشت باز کنند و از نبرد خيالي نجفي با فساد سخن بگويند.

در همين حال عبدالله رمضانزاده که نقد و تخريب شهردار سابق را به دشمني کشانده، در اظهارنظري گفته است: «: تسليم شدن به فشار منفعت‌طلبان و رانت‌خواران انقلابي‌نما راه و رسم اصلاح‌طلبي نيست. با مردم سخن بگوئيد تا بدانند که راي‌شان بيهوده نبوده است.»

متهم به فساد چگونه فسادستيز لقب گرفت؟

درحالي اصلاح طلبان سعي مي کنند رداي فسادستيزي را به محمدعلي نجفي بپوشانند که اين خرقه همچون لباس شهرداري براي وي بسيار گشاد است. نجفي همان کسي است که در زمانيکه بحث فساد 8 هزار ميلياردي صندوق ذخيره فرهنگيان رسانه اي شد، در مصاحبه اي گفته بود که حتي يک ريال هم فساد اتفاق نيافتاده است. نجفي در مصاحبه اي در آبان 1395 گفت: «همه اموال صندوق ذخيره فرهنگيان سر جايش است و اختلاسي صورت نگرفت.» روايتي معکوس از فساد بزرگ در صندوق که نجفي خود يکي از بانيان اصلي آن محسوب مي شد.

اين در حاليست که کوچکي نژاد، رئيس کميته تحقيق و تفحص از صندوق ذخيره فرهنگيان در آبان 96 صراحتا از تخلفات نجفي در صندوق سخن گفته بود: « بسياري از تخلفات صندوق ذخيره فرهنگيان و تبديل کردن آن به عنوان يک مؤسسه خصوصي که حيات خلوت وزرا شده بود، از زمان ايشان آغاز شده است. ديوان محاسبات کتباً تخلف نجفي را تأييد کرده است و ادله کامل به کميسيون آموزش و تحقيقات در خصوص تخلفات وي ارائه شده است.»
اين تنها يک روايت از مورادي است که متوجه محمدعلي نجفي در صندوق ذخيره فرهنگيان است. اما براساس برخي شنيده ها پاي وي در برخي از پرونده هاي ديگر نيز در ميان است که يکي از دلايل برکناري نجفي مي تواند همين پرونده هاي شائبه دارش باشد.

به هر حال اصلاح طلبان که خاطرات تلخ شوراي اول را به ياد دارند سعي مي کنند براي انحراف افکار عمومي از دلايل اصلي استعفاي تحقيرآميز نجفي پس از 7 ماه از شهرداري، وي را قهرمان فسادستيزي لقب دهند، امري که به هيچ وجه در قد و قامت چين فردي نيست. رفتن نجفي باتوجه به سابقه پست هاي قبلي وي و حضورهاي چندماهه نيز قابل ارزيابي است. پست هايي که پيش از رسيدن به سال، به بهانه بيماري يا هرچيز ديگر به سرعت خالي شده اند.

  شورا و شهردار تهران، 7 ماه تهران و شهروندانش را معطل کردند، بسياري از خدمات به طرز قابل توجهي با کاهش کيفيت ارائه مي شوند. پروژه هاي حياتي شهر متوقف شده اند و شهر عملا تعطيل است. بانيان اين اوضاع به جاي عذرخواهي از مردم، طلبکار شده اند و از موضوعاتي سخن مي گويند که جز توهم و فرار رو به جلوي نمي توان تفسير ديگري از آن داد. نکته جالب در آخر آنکه، اصلاح طلبان بيش از يک سال و نيم از فساد 2200 ميلياردي شهرداري سابق در پرونده سياسي واگذاري املاک در شهرداري مي گفتند، ولي بيش از 7 ماه زير ورو کردن پرونده ها و کليه اسناد و مدارک در شهرداري حتي نتوانستد يک صدم ادعاي خود را ثابت کنند.