آقاي رئيس جمهور جمله معروفي را ضرب المثل کابينه خود کردند که همه کاستي ها و ناکارآمدي دولت در اداره امور کشور را با اين جمله: «همش تقصير دولت قبله» توجيه مي کند.
به گزارش
هفت چشمه به نقل از
جهانبين نيوز، با گذشت بيش ازسه سال از فعاليت دولت يازدهم و نزديک شدن به ماه هاي پاياني اين دولت و وقوع اتفاقات مختلف در حوزه هاي گوناگون که چندان هم خوشايند مردم نبوده است، آقاي رئيس جمهور جمله معروفي را ضرب المثل کابينه خود کردند که همه کاستي ها و ناکارآمدي دولت در اداره امور کشور را با اين جمله: «همش تقصير دولت قبله» توجيه مي کند و از اين جمله که الآن شکل ضرب المثل سياسي به خود گرفته به عنوان راه فرار استفاده مي نمايد.
اتفاقات مهم کشور در بحث پرداخت حقوق هاي نجومي، اختلاس و رانت بازي هاي پولي، مسائل کلان اقتصادي، ربط دادن مشکلات معيشتي به طرح پرداخت يارانه در دولت قبل، مشکلات مسکن در باب طرح مسکن مهر و بسياري از مسائل ديگر در عرصه سياسي و اجتماعي از مباحثي است که دولت براي انحراف افکار عمومي و فرار از مسئوليت با تمسک به ضرب المثلي که اين روزها حتي به طنز مهماني ها و مجالس خصوصي نيز تبديل شده است سعي در فرار از پاسخگويي هايي است که پاسخي براي آن در کابينه يازدهم مشاهده نمي شود.
يکي از مهمترين مسائل (به موازات عملکرد) بسيار منفي و چالش برانگيز دولت که در تمام حوزه ها و بخش هاي کاري نمود عيني دارد و ناکارآمدي دولت در ديپلماسي سياسي را به خوبي نشان داده مسأله مربوط به مسائل هسته اي است. مسأله اي که تمرکز جامعه را براي مدت هاي مديدي معطوف به خود کرد و تيم مذاکره کننده هسته اي با وجود پيش بيني هاي بزرگاني چون رهبر معظم انقلاب اسلامي که بارها و بارها غيرقابل اطمينان بودن غرب را گوشزد کردند، قدم در ميدان مذاکره اي گذاشت که رهبر فرزانه انقلاب به عدم خوش بيني اين مذاکرات به دليل غيرقابل اعتماد بودن آمريکا هشدارهاي مستقيم داده بودند.
محدود نمودن فعاليت هاي هسته اي و خارج نمودن قلب راکتور اراک و امتيازات متعدد ديگري که فقط عنوان «خوش خدمتي دولت به آمريکا» برازنده آن است فقط يک دست آورد براي دولتي که مدام دم از تدبير و اميد مي زند داشت و آن اينکه با تدبير کاملا غلط اميد را براي غرب فراهم آورد که ايران از مسير پيشرفت منحرف گردد و قداست خون به ناحق ريخته شهداي هسته اي که هستي خود را براي اعتلاي علمي و گذر از گردنه هاي محروميت نثار کردند در خنده هاي ديپلماسي وزير خارجه با جان کري و قدم زدن هاي دوستانه با دشمن به بهانه حل مشکل هسته اي و رسيدن به توافق پنهان گردد.
به هر جهت چراغ عمر دولت يازدهم رو به خاموشي است و دولتي که در عرض بيش از سه سال فقط با وعده و وعيدهاي پوچ و شوت کردن توپ در ميدان دولت قبل روزگار گذرانده و تنها عملکرد قابل دفاع خود را موفقيت پوشالي در مذاکرات مي داند و با عبارت هايي همچون «برجام را خدا آورد» و جمله هاي قشنگ و زيباي ادبي ديگر از اين سرشکستگي بزرگ تاريخ که روي عهدنامه هاي ننگين گلستان و ترکمانچاي را سفيد مي کند به عنوان افتخار ياد مي کند به يک باره در ناباوري با رأي قاطع سناي آمريکا به تمديد ظالمانه تحريم هاي 10 ساله عليه ايران روبرو شد که مي توان از اين واقعه به عنوان سکته سياسي دولت ياد کرد چراکه با عملکرد بسيار ضعيف دولت و اتفاقات ناگوار در زمينه هاي اقتصادي، عمراني، اجتماعي سياسي و... و حوادثي مانند فاجعه منا که ضعف آشکار دولت در ناتواني پيگيري مسأله در آن هويداست و اتفاقي مثل حادثه برخورد قطارها در سمنان که اميدهاي دولت براي رسيدن به تشکيل کابينه دوازدهم را کم فروغ کرد تنها راه نجات دولت بهره حداقلي از برجام کوچک و پوچي بود که با شانتاژهاي خبري و تبليغات ساختگي بزک کرده و بزرگ نمايش داده شده بود که با اقدام اخير آمريکايي ها اميد دولت براي بهره برداري کاذب از برجام به يأس مبدل گشت.
حال دولت مانده و برجامي که برباد رفت، روحاني مانده و کابينه اي پير و ضعيف که ياراي حل کوچکترين مشکلات را ندارد تنها اميد اين دولت فقط برجام بود گرچه با نقض آن، روحاني و تيم مذاکره کننده که بسيار خوش بينانه از آن به عنوان فتح الفتوح ياد مي کردند و آن را هديه خدا مي دانستند در چرخشي عجيب مسأله مذاکرات را به نظر رهبري معظم پيوند داده که ما هرکاري در زمينه برجام انجام داديم با نظر و مشورت رهبري بود اما مردم بصير هستند و داراي قدرت تجزيه و تحليل که واقعيات را مي دانند و اي کاش دولت و تيم مذاکره کننده در زمان مذاکرات بصيرتي به اندازه بصيرت بعضي از عوام داشتند که اين چنين در صحنه بين الملل ملعبه دست غرب نباشند.
نقض برجام دولت را دچار سکته سياسي کرد چون حسن روحاني و اعوان و انصارش فقط برجم را نقطه اميد خود براي فتح دولت دوازدهم مي دانستند و حال مات و مبهوت مانده اند که در اين بي سرانجامي و سردرگمي روزهاي پايان عمر دولت يازدهم با چه دست آويزي از عملکرد در صحنه انتخابات حاضر شوند که شايد با وضع موجود و ناتواني دولت در پرداختن به امور داخلي و عدم توفيق در مناسبات سياسي و روابط تاثيرگذاربين المللي مردم تدبيري ديگري در انتخابات 96 بينديشند و اميد خود را براي رسيدن به آمال خود به ديگران ببندند.
يادداشت از احسان ربيعي
انتهاي پيام/1026ج