کد مطلب: 170797
فرهاد نظريان ساماني
منفعت تغيير در کابينه دولت براي جامعه چيست؟
تاریخ انتشار : 1395/08/02 10:46:13
نمایش : 1678
در جامعه اي که عمده ترين مشکل آن اقتصادي است، لزوم تغيير و استعفاي وزراي غيراقتصادي از جمله وزير آموزش و پرورش و ورزش و جوانان چه معني اي در ذهن جامعه هک مي کند؟












 

به گزارش هفت چشمه، قطار دولت يازدهم کم‌کم به ماه‌هاي پاياني خود نزديک مي شود و به استناد شواهد و قرائن و احتمال، تمام دولت درگير عبور از انتخابات93 و تصاحب 4 سال ديگر براي خود مي باشد. در اين ميدان سياسي، اقدامات دور از انتظار و غيرطبيعي زيادي را از دولت شاهد خواهيم بود و اين ادعا آنجايي بسيار محرز مي گردد که دولت يازدهم در راستاي تحقق وعده‌هاي انتخاباتي و پسا انتخاباتي خود، اقدام چشمگيري انجام نداده است و سرمايه‌گذاري خود را معطوف به موضوع مذاکرات هسته‌اي با تکيه بر تيم ديپلماسي خود کرد تا طبق وعده هاي پرطمطراق سال 92، جامعه را سرشار از درآمد و مشکلات اقتصادي را با قاطعيت تمام، ريشه کن و ظرف 100 روز اول تحولي عظيم در اين عرصه ايجاد کند.

دولت يازدهم نقطه ضعف و خلاء جامعه را در عرصه اقتصاد ديد و همين موضوع جايگاه ويژه‌اي را در تبليغات انتخاباتي آقاي روحاني به خود اختصاص داد و يکي از مهمترين عوامل پيروزي وي شد. اما در يک چشم بر هم زدني سال پاياني دولت فرا رسيده است و به قول معروف زنگ انشاء تمام شده و زنگ حساب به ميان آمده است.

بسته شدن صنعت هسته‌اي و تعديل بسيار زياد فعاليت‌هاي هسته‌اي کشور که با بتن ريزي در قلب راکتور اراک اين موضوع براي جامعه به خوبي نهادينه شد که چه بر سر اين صنعت شگرف آمده است و وعده‌هاي روزانه و "برجام ستايي‌"هاي زنجيره‌اي دولتي‌ها و به خصوص شخص رئيس جمهور، جامعه را بيش از پيش بر تحقق وعده هاي رئيس جمهور متوقع کرد و تمام فعاليت‌هاي دولت را زير ذره بين جامعه برد.

هر قشري از جامعه انتظاري از برجام را براي خود متصور مي‌کرد و اين تصور در بسياري از حوزه‌ها باطل شده است و در ماههاي پيش با اذعان بسياري از دولتي ها من جمله رئيس بانک مرکزي که عملا ً اعلام داشته بود که "تقريبا هيچ"، دستاورد برجام بوده است و اعتراف تيم ديپلماسي به بدعهدي هاي آمريکايي ها، مهر اثباتي بر بي تدبيري دولت و باطل بودن وعده هاي خوش آب و رنگ براي جامعه منتظر بود.

حال برجام طفلي نوپا بود که دولت آن را يک شبه جوان کرد و اين جوان، نتوانست حتي بر روي پاي خود بايستد و عرض اندامي داشته باشد و توخالي تر از آن بود که بتواند برگ برنده دولت براي انتخابات باشد و اينگونه شد که امروز به تحليل بسياري از کارشناسان، برجامي که قرار بود آوازه دولت را در جامعه بپيچاند، خود به پاشنه آشيل دولت تبديل شده است.

بستن قراداد با شرکت‌هاي هواپيمايي بزرگ دنيا که مي‌خواست به يک شوي تبليغاتي براي نشان دادن دستاوردهاي برجام باشد هم با مخالفت‌هاي آمريکايي‌ها در برزخي گير افتاد که آن هم سندي براي اثبات وعده هاي باطل دولت بود و اگر منصفانه به ماجرا نگاه کنيم، شايد تنها دستاورد برجام را در بستن قراردادهاي نفتي با شرکت هاي غول آساي نفتي دنيا بيان داشت که منفعت آن در تور مافياي نفتي کشور گير کرده است و "نافعان برجام" را مي توان تنها در عده اي خلاصه کرد که "دلالي برجامي" براي انعقاد قراردادهاي شبيه کرسنت را رقم مي زنند و سود خود را از روابط بي ضابطه محقق کرده اند و در اين ميان چه بر سر وعده هاي داده شده به مردم آمده است خدا مي داند!؟

حقوق هاي نجومي فراوان مکشوف در برخي از مديران دولت يازدهم، اختلاس 8 هزارميلياردي در صندوق ذخيره فرهنگيان تنها برخي از شواهد آشکار امروزي هستند که از برجامي شدن تمام سياست هاي دولت ناشي مي شوند و اين بدين معني است که تمام خوشبيني دولت به مذاکرات هسته اي و کدخدا ناميدن آمريکاي مستکبر تنها براي منافع يک درصد، پيش مي رفته است و 99 درصد جامعه در وضعيت معيشتي بدتر از سالهاي کذشته به سر مي برند.

امروز دولت تقلا مي کند تا اين همه حاشيه مضر را با حرکت هاي سياسي، از ياد جامعه ببرد و در کارزار موضوعات اصلي و فرعي، فرع را بر اصل نشانه برود تا پوششي بر موضوعات و مشکلات اساسي باشد.

در جامعه اي که عمده ترين مشکل آن اقتصادي است، لزوم تغيير و استعفاي وزراي غيراقتصادي از جمله وزير آموزش و پرورش و ورزش و جوانان چه معني اي در ذهن جامعه هک مي کند؟

چگونه جامعه تاثير اين تغيير و ترميم را ملاحظه کند که رنج معيشت خود را در مشکلات اقتصادي مي بيند و آنگاه تغيير در عرصه غيراقتصادي را شاهد است؟ دولت چه جوابي براي جامعه دارد که چگونه اين تغيير در کابينه دولت بر مشکلات اساسي مردم فائق ‌آيد و وعده هاي آقاي روحاني را محقق کند؟

سوال مهمتر اينکه چرا نبايد وزير کار تغيير کند که پس از 4 سال از عمر دولت نتوانسته موضوع اشتغال جوانان را حل کند و هر سال بر آمار بيکاري کشور افزون شده است و اين ديگر موضوعي نيست که بتوان با آمارهاي دروغين انکار کرد بلکه در جامعه ملموس است. چرا وزير صنعت و تجارت استعفا نمي دهد و يا مجبور به استعفا نمي شود که امروز وضعيت بسياري از صنايع ما وخيم است و برخي نيز تعطيل شده اند و هزار کارگر به واسطه اين تعطيلي‌ها بيکار شده‌ند و هزاران خانواده، تمام آينده خود را بي فروغ مي بينند و امروز کشاورزان ما با تمام هزينه‌هاي هنگفت صورت گرفته در عرصه کشاورزي و توليد محصولات مرغوب با يک کسات عجيب در بازار خريد محصولات و صادرات مواجه شده اند و علي رغم نااميدي در ميان اين قشر زحمت کش، اميد به آينده و اعتماد به توان داخلي از بين رفته است.

چرا وزير راه و مسکن و شهرسازي استعفا نمي دهد که در تامين مهمترين دغدغه جامعه امروز که همانا تامين مسکن است، بي توجه شده است و طرح مسکن مهر که اميد را در بسياري از خانواده ها زنده کرد را پوچ خطاب کرده و عملاً اين پروژه عظيم که چشم هاي زيادي به انتظار گشايش آن هستند را رها کرده است و رکود را در بازار مسکن به ارمغان آورده است و به جاي توجه اساسي به ناوگان حمل و نقل زميني که بيش از 80 درصد جامعه از آن استفاده مي کنند، رو به سوي خريد هواپيما از شرکت هاي بين المللي کرده است که هر چند اين امر محقق نشده ولي نفس اتخاذ چنين سياستي، يعني بي توجهي به نياز اساسي اقشار حداکثري جامعه است.

انتهاي متن/

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
بخش های سایت
 
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif
http://s5.picofile.com/file/8136790076/shohada.gif


پیوندها
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/emam3.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/leader.jpg

http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/jahanbin.jpg
http://haftcheshme.com/aFiles/gallery/dana.jpg